***الیار عزیزمون اقا پسر گل ما******الیار عزیزمون اقا پسر گل ما***، تا این لحظه: 13 سال و 8 ماه و 9 روز سن داره

***الیار عزیز دل مامان وبابا***

سل نو مبارک 1393

  سال نو مبارک البته با تاخیر با عرض سلام به دوستای گلم و تبریک سال جدید به همه نی نی وبلاگی های عزیز امیدوارم سال خوب و خوشی کنار خانواده عزیزتان داشته باشید یه تبریکم به گل سرسبد خودم اقا الیار گل بگم که همه چیزمه عزیزم ببخشید که این همه دیر کردم و نتونستم زود وبلاگتو به روز کنم اخه هم اینترنت خونمون قطعه هم کل این ماه فقط سه چهار روزشو خونه بودم بقیشو تو گشت و گذار بودیم خلاصه امروز وقت کردم از خونه مامانم اینا برات بنویسم از قبل چهار شنبه سوری تا سیزده بدر اینقده عکس دارم که نگو.روز چهار شنبه سوری خونه مامانم اینا بودیم خیلی خیلی هم خوش گذشت بعدشم که خاله اینا از شمال اومدن ماهم که چون چند ماهه ندیده ...
1 ارديبهشت 1393

چندتا عکس از بهمن ماه

سلام دوستای وبلاگی گلم سلامی هم به گل خودم الیار جون عزیزم این دو سه هفته رو خونه نبودیم و نمیتونستم وبلاگتو به روز کنم الانم که دارم مینویسم خونه خاله پری اینا هستیم و شما در خواب ناز هستی منم دارم برای شما مینویسم چند بار با هم رفتیم بازار چند تا لباس برا عید شما خریدم که هنوز کامل نشده الانم چند تا عکس که همشونو دختر خاله های گلت ازت گرفتن رو برات میزارم که کیف کنی.....اینم عکسا...... اینجا اومدیم خرید اینجا هم خونه خاله زری هستیم دارین میریم بازارچه خونه خودمون که خاله اینا اومدن ساعت 12 شب و شما داری ساندویچ میخوری بازی با تبلت دختر خاله اومدین رستوران با خاله ای...
30 بهمن 1392

عروسی پسرعمه ی من

پسر گلم دیشب عروسی پسرعمه ی من بود که همگی رفته بودیم اونجا خیلی خوش گذشت ولی فکر کنم از همه بیشتر به تو خوش گذشت .از بس شیطنت میکردی که همه به ما نگاه میکردن.اولش اومدی بخش خانم ها پیش خودم ولی بعد از چند دقیقه همه جا رو به هم زدی من مجبور شدم ببرمت پیش بابایی که اونجا هم نموندی و بابایی به خاطر شما رفته بود بیرون تاشما اذیت نشین . اینم عکسهای اقا الیار در عروسی اینجا داریم شام میخوریم وشما هم شیطنت میکنی با دختر دایی جونت ایسو خانم. اینم ایسا خوشگله دختر گل دایی. اینجا هم ایسو خانومی شما رو به زور نگه داشته تا من عکس بگیرم.   اینم چند تا عکس از امروزت که نهار به دستور شما قرمزی ...
13 بهمن 1392

عکس از این هفته و هفته پیش

سلام دوستای وبلاگی گلم سلامی هم به همه نی نی های خوشگل ودوست داشتنی مخصوصا الیار خودم مامانی برات بگه ازاین روزامون که بزرگ واقا شدی ولی کمی از شیطونی ها و اذیت هات البته کمی باقی مونده ولی بازم با همشون من که عشقم بهت هر روز بیشتر میشه گلم هفته پیش چون بابایی به خاطر کاری رفته بود اصفهان ما هم خونه تنها نموندیمو رفتیم خونه خاله بزرگه خاله هم که دستش درد نکنه کلی مارو این ور اون ور برد و کلی گشتیم اون چند روزو کلی بازار رفتیم خونه دایی خونه خاله کوچیکه خونه مامانم اینا و ....چند تا عکسم از هفته پیش و این هفته دارم که واست میذارم. اینجا با خاله اومدیم بیرون برای خرید اینم خونه خاله بزرگه که کلی شیطنت کردی ...
9 بهمن 1392

یه هفته پر از مهمون...

سلام به دوستای وبلاگی گلم که اینقده ما رو دوست دارن سلامی هم به ناز پسرم که خیلی اقا شده و من و باباش عاشقشیم پسرم اخرهفته پیش سرمون خیلی شلوغ بود هم کلی مهمونی رفتیم هم کلی مهمون داشتیم روز دوشنبه هفته قبل رفتیم خونه خاله پری  اونجا کلی شیطونی کردی و چون دختر خاله ها امتحان داشتند درس می خوندند هی اذیتشون می کردی و نمیذاشتی بخونن روز جمعه هم از خواب که پاشدیم مامانم اینا زنگ زدن گفتن می خواهیم بیاییم شام خونه شما ماهم با بابایی پاشدیم یه غذای مفصل اماده کردیم که دست خودم و بابایی درد نکنه خیلی خوب شده بود چون کمی هم زود اومدن  پا شدیم  با بابایی رفتیم کمی بازار و گشتیم و اومدیم خونه شام رو خوردنو رفتن فرداش...
1 بهمن 1392

خونه خاله والیار جون و محمدحسین جووون

سلام دوستای وبلاگی گلم سلام گل مامان عشق مامان همه چیزمون الان که دارم اینارو می نویسم شما و بابایی همدیگرو بغل کردینو خوابیدین دوستتون دارم هردوتاتونوقده بی نهایتها گلم اینروزا اخلاقت خیلی عوض شده بهتره بگم خوش اخلاق شدی از  لجبازی هات کم شده و به حرفام بیشتر گوش میدی و غذا خوردنتم خوب شده زیادم دیگه اذیتم نمیکنی ماشالله بزنم به تخته پسر خوبی بودی خیلی خوب تر شدی ولی یه مشگل داریم که اونم حرف زدنته گفته بودم که  حروف‹ج.چ› تو الفبای شما وجود نداره و به جای اونا ک و گ میگی مانند کیپس به جای چیپس... نمیدونم دیگه چیکار کنم این طرز حرف زدنتو عوض کنی و معمولی صحبت کنی موندم دیگه کارایی هم خیلی دوست دار...
28 دی 1392