یه روز جمعه ای خوب
سلام به همه دوستای گلم
سلامی هم به شما اقا الیار شلوغه جیگر که این روزا خیلی لجباز شده
عزیز دلم از وقتی به این کارتونای ترکیه نگاه می کنی لهجت خیلی عوض شده یه کم هم خنده دار مثلا به جای حروف ج و چ میگی گ وک مثل کیپس به جای چیپس وگوراب به جای جوراب/مامان گون به جای مامان جون/و خیلی حرفای دیگه.
حالا بگم از دیروزمون که جمعه بود . دیروز صبح جنابعالی ساعت 9 بیدار شدی اومدی بالا سر ما گفتی باید بیدار شید فقطم بابایی رو بوس میکردی و خوشحال بودی که خونه بود بالاخره بیدار شدیم و صبحانه و نهار و خوردیم ر و رفتیم بیرون اولش بابایی رفت مغازش یه سری زد شما اونجا رو به هم زدی و رفتیم بازار کلی گشتیم تو مغازه دوست بابا که لباسای زنانه خوبی داشت من خرید کردم شماهم تو اون فاصله باز مغازه رو به هم زدی بعد رفتیم بیرون شام خوردیم بعد شام هم رفتیم خونه خاله تا محمد حسین جون رو ببینیم وقتی خریدای منو دیدن کلی خوششون اومدو گفتن که ما هم اون مغازه رو می خوام ببینیم باز رفتیم مغازه و خاله اینا هم خرید کردن شما هم که مغازه رو در دست گرفته بودی و رییس شده بودی . بعدشم بازم کلی خیابونا رو گشتیم و ساعت 12 برگشتیم خونه اینم عکسااااااااااااااااااااااااا
مغازه بابایی که تو چند لحظه داغان شد
شام رو هم درست و حسابی خوردییاااااااااااا
اینجا از صدای اقای گارسون ترسیدی
خونه خاله و پسر خاله عزیز که من عاشقشم
مغازه دوست بابایی که کلی خرید کردیم وشما مغازه رو زیر و رو کردی
کم کم داری جای اقای مغازه دار رو می گیری
صاحب جدید مغازه ...اقای الیار خوشگل
الیار←چی لازم دارید خانم بدم
به کجا چنین شتابان اقا الیار
خیلی خیلی دوستت داررررررررررررررررررررررم گل پسرم قند عسلم جیگرکم