اخر هفته ای خوب
با سلام به عزیز دلم الیار جونم وهمه دوستای گل وبلاگیم که خیلی دوسشون دارم خیلی خیلی میبوسمشون
عزیزم جیگر من همه دنیا برا من یه طرف تو که همه چیزمی یه طرف اینو که میدونی
این هفته هم به خوبی و خوشی گذروندیم هفته خوبی بود دو سه روزش خونه موندیم بقییشو اینور اونور بودیم روز سه شنبه خاله زری جون اومد دنبالمون و ما رو برد خونشون 3روز اونجا بودیم و خیلی خیلی به شما خوش گذشت چون شوهر خاله و پسر خاله رو خیلی دوست داری باهاشون کلی بازی کردی فقط وقتی دست شویی داشتی به من میگفتی مامان بریم خونه من اینجا نمی تونم گیر 3پیچ می دادی که باید خونه وwcخودمون باشه ولی با هزار ترفند رازیت میکردیم خلاصه که بابایی روز 5شنبه شب اومد دنبالمون و رفتیم خونه تو هم که انگار صد ساله ماشیناتو ندیده باشه تا ساعت 1 شب بازی کردی بعد خوابیدی روز جمعه هم بعد نهار رفتیم بیرون گشت وگذار کردیمو شام هم رفتیم پیتزا خوردیم که شما اونجا نخوردی و اوردی تو ماشین یه کم خوردی بقییشم تو خونه خوردی که نوووووووووووش جونت باشه .
اینم عکسای اون روزا
البته ببخشید اگه اکثرشون تاره چون الیار جون نمی دونم با گوشیم چه کار کرده که کیفیت عکساش کم شده
این عکسه الانته که من دارم مینویسمو شما راحت خوابیدی
روز اولی که خونه خاله جون بودیم
روز دوم که با پسر خاله رفته بودین حمام و تازه در اومدی وخوشگل مشگل وتر تمیز وخوشمزه شدی
اینجا هم داری با گوشی پسر خاله پرهام بازی میکنی که عاشق بازییاش بودی
روز سوم وشما در حال دلبری از ما داری می رقصی و ادا در مییاری
اینم شبه که داریم برمی گردیم
اینم پیتزایی که اونجا نخوردی واوردی خونه خوردی
عاشقتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتم عزیز دلم همه چیزم وجودم عشقم
ممنونم که با بودنت دنیای منو شاد وشادتر می کنی